ای بئو چوقاته وَرکن ای ددو میناته سر
خویم رِویم بهیگ بیاریم طاقتُم دی رهده سر
ای پدر لباست را به تن کن ای خواهرم روسریتو سرکن ، می خواهیم عروس بیاوریم طاقتم تمام
شده
اسبُمه زین بکنین زین طلا من زین طلا
خویم رِویم بهیگ بیاریم نومزدُم با ناز ایا
اسبم را زین کنید از زینهای طلایی میخواهیم عروس بیاوریم
میرشکاله بگوئین هوف کنه به مینه ساز
دُر وُری توکل بزن کُر وُریست و هی بباز
به نوازنده ساز بگویید با نفست در ساز خود (سُرنا) بنواز
دخترها کل بزنند و پسرها با نوای ساز برقصند
مو خدانِه شکر ایارم که تونه داده به مو
هر روزی نبینمت خوم که او روز شُو نَبو
من خدا را به خاطر اینکه تورا به من داده شکر میکنم وهرروزی تو را نبینم دلم نمی خواهد آن روز شب شود
اسبُمه زین بکنین زین طلا من زین طلا
خویم رِویم بهیگ بیاریم نومزدُم با ناز ایا
ای گئو تَش راست بِکُن ای دَدو دینشک بیار
دُر وُری تو کِل بِزَن کُر وُریست و هی بباز
ای برادر آتش دُرست کن و ای خواهر اسفند دود کن
دختران کِل بزنید و پسران رقص دستمال کنید
کیونونه جمع کنین خویم رویم دیدار گل
صد سوار خیلی کمه تا رویم خذمت گل
بزرگترها را بگویید جمع شوند تا برای آوردن عروس همراهی کنند
رهمون دیره رهمون دیره بینمون کُهسار گل
اسب بیارین زین بیارین تا رویم خذمت گل
ای گئو تَش راست بکن ای ددو دینشک بیار
دُر وُری توکِل بزن کُر وُریست و هی بباز
قوچ گَلنه بیارین مهمِنونُم وین رسین
میر شکاله بُگویین ساز بزن صبح تا پسین
قوچ گله (بزرگترین گوسفند گله )را بیاورید تا جلوی مهمانهایم قربانی کنم وبه نوازنده ساز بگویید از صبح تا عصر ساز بزند.
نظرات